www.bashgah.net


نام­ مبارک امام هادی علیه السلام علی است و فرزند امام نهم حضرت محمد الجواد علیه السلام و نام مادرشان سمانه است و بعضی گفته اند کنیه مادر حضرت ام الفضل بوده.

او بانویی بزرگوار، عالمه، عارفه، زاهده، قاری قرآن و ام ولد(یعنی کنیزی که صاحب فرزند شده) و این بانو غیر از ام الفضل است که دختر مأمون بوده و همسر جواد الائمه علیه السلام. بعضی هم نام مادر حضرت هادی را ماریه قبطیه، غزاله مغربیه و سیده، حدیث گفته اند اما آنچه که مهم است جنبه های اخلاقی و ایمانی قوی است که برای مادر حضرت در کتب مربوطه نقل کرده اند. کنیه حضرت، ابوالحسن، ابوالحسن ثالث و ابوالحسن ماضی است و القاب مبارک حضرت: هادی، مرتضی، عسکری، عالم، رشید، شهید، وفی، نجیب، تقی، متوکل، فقیه، امین، ناصح و...


امام جواد، امام هادی و امام حسن عسگری را ابن الرضا نیز می گفتند و این به واسطه شهرت قداست و علم و کمال امام رضا علیه السلام در پی ولایتعهدی بوده است. در تاریخ ولادت حضرت مانند سایر ائمه اختلاف نظر وجود دارد. شیخ مفید در المقنعه و شیخ طوسی در التهذیب و مجلسی در بحار و جمع دیگری از علما نیمه ماه ذی الحجه سال ۲۱۲ هجری قمری ذکر کرده اند و این قول مشهور است و محدث قمی نیز این قول را اشهر معرفی می کند. البته بزرگان گذشته و بعضی از بزرگان، اقوال دیگر چون ۲۷ ذی الحجه یا یک شب به آخر ذی الحجه ۲۱۲ و بعضی در سیزدهم ماه رجب ۲۱۴ گفته اند. محل تولد حضرت در اطراف مدینه منوره در محلی به نام صریا بوده و تاریخ وفات آن امام را بعضی سوم رجب سال ۲۵۴ هجری قمری و بعضی سه یا چهار یا پنج شب به آخر ماه جمادی الثانیه ،۲۵۴ و بعضی رجب سال ۲۵۰ گفته اند و این قول نادر است.بنابر این که تولد حضرت در سال ۲۱۲و شهادت در سال ۲۵۴ باشد طول عمر مبارک حضرت نزدیک ۴۲ سال بوده است و این قول مشهور است و اگر تولد به سال ۲۱۴ باشد و وفات ایشان در سال ۲۵۴ باشد مدت عمر حضرت چهل سال است. حضرت در سن هشت سال و اندی به امامت رسیده اند زیرا وفات امام جواد علیه السلام به سال۲۲۰ هجری قمری در بغداد بوده است و در آن زمان حضرت هادی علیه السلام در مدینه زندگی می فرمودند. لازم به ذکر است حضرت جواد علیه السلام قبل از حرکت به طرف بغداد، امام هادی علیه السلام را به عنوان وصی و امام بعد از خود به خواص اصحاب معرفی می فرمودند.


دوران امامت
امام هادی علیه السلام مجموعاً با هفت خلیفه معاصر بودند. در زمان حیات پدر بزرگوارشان با مأمون و معتصم هشت سال و اندی هم عصر بودند، چون مأمون از دنیا رفت و معتصم در سال ۲۲۰ حضرت جواد علیه السلام را شهید کرد، حضرت عهده دار مقام امامت شدند و در این مدت با چند خلیفه جائر و سفاک هم زمان بودند که شقی ترین و نامی ترین آنها متوکل است. بنابر آنچه ابن اثیر در الکامل می نویسد سال ۲۷ معتصم از دنیا رفت، سال ۲۳۲ واثق از دنیا رفت، سال ۲۴۷ متوکل کشته شد، سال ۲۴۸ منتصر از دنیا رفت، سال ۲۵۲مستعین خود را از خلافت خلع کرد و با معتز بیعت شد و در سال ۲۵۵ معتز خلع شد. محدث قمی و دیگران می نویسند بنابر روایتی متوکل آن حضرت را در سال ۲۴۳ به سامره طلبید. مدت اقامت آن جناب در سامره قریب یازده سال و بنابر قول مسعودی قریب نوزده سال می شود. محدث قمی می فرماید: در ایام معتز لعنه الله آن حضرت را زهر دادند و شهید کردند. حضرت در این مدت در سامرا شدیداً زیر نظر حکومت بودند حتی دوستان حضرت به طور آزاد از ملاقات حضرت ممنوع بودند. وکلای حضرت زیر نظر بودند و بعضی به زندان افتادند ولی امام هادی علیه السلام با کمال هوشیاری به وظیفه خطیر امامت عمل می کردند و در حفظ اسلام ناب کوشا بودند و زمینه را برای حکومت عدل الهی مهیا می کردند.
در زمان امام باقر و صادق علیه السلام نسبت به دوران امام هادی علیه السلام آزادی بیشتری بود. به واسطه جنگ بنی امیه و بنی عباس و عدم تثبیت حکومت پس از ثبوت حکومت بنی عباس مشکلات شروع شد.
این دو امام بزرگوار جلسه درس داشتند و شاگردان ایشان در علوم و معارف مختلف از محضرشان بهره مند می شدند. به طوری که شیعه امامیه به مذهب جعفری معروف شد. چون امام جعفر صادق علیه السلام پیشوای مشهور این مذهب و روایات او در زبان عام و خاص مشهور بود. ولی امام هادی علیه السلام و همچنین فرزند بزرگوارش امام حسن عسکری علیه السلام در زمان خود در محاصره شدید بودند. این امامان جلسه درس آزاد نداشتند. راویان به سختی خدمت ایشان می رسیدند و مأموران دولت کاملاً مواظب رفت و آمدها بودند.
امام هادی و امام حسن عسکری علیه السلام در سامرا در محلی نظامی زیرنظر بودند، گاهی شبانگاه مأمورین دولت به خانه ایشان برای بازرسی حمله می کردند و هیچ آرامش و آزادی نداشتند. اگر حکومت مطلع می شد کسی به حضرت کمک مالی می کند مورد تعقیب قرار می گرفت، زندانی می شد، حتی بعضی را فقط به جرم محبت به امام و ولایت به زندان انداخته بودند و جانشان در خطر بود. شیعیان گاهی نام حضرت هادی علیه السلام یا حضرت عسکری علیه السلام را نمی توانستند ببرند و با کلمه ناحیه اشاره به حضرت می کردند که از ناحیه مقدس چنین صادر شده است. در چنین شرایطی شیعیان بیشتر از راه نامه از محضر امام بهره می بردند. در کتب روایی همه جا آمده است؛ راوی می گوید: «از امام باقر یا امام صادق سؤال کردم» ، «حضرت جواب دادند» و عمده روایات حضوری است. ولی در روایات زمان عسکریین(امام هادی و امام حسن عسکری علیه السلام مشخص است که بسیاری از آنها از راه مکاتبه بوده، به طور مخفیانه نامه می نوشتند و حضرت جواب می دادند و همچنین از طریق وکلا حضرت در مناطق مختلف مثلا در قم، ری و مناطق دیگر. از سوی دیگر دشمنان هم از مقام امام و رهبر شیعیان خوف داشتند زیرا(الملک عقیم) از دست دادن حکومت برای آنها سخت بود و هم آگاه بودند تولد «مهدی عجل الله تعالی فرجه» نزدیک است می خواستند فرعون گونه از تولد مهدی جلوگیری کنند و اگر به دنیا آمد او را بکشند. لذا این دو امام بزرگوار را در منطقه نظامی محصور کرده و حتی تولد نوزادان آنها را زیر نظر داشتند، البته آنچه خدا خواست شد و وعده الهی محقق گشت.
در واقع امامت حضرت جواد و هادی علیه السلام در سن کودکی مقدمه ای بود برای قبول جامعه بر پذیرفتن امام در سن کودکی. اگرچه از ظاهر آیه ۳۰ سوره مریم راجع به حضرت عیسی علیه السلام نیز استفاده می شود که حضرت در کودکی پیامبر بوده و این مسأله از نظر قرآن روشن است، ولی خداوند متعال برای مردم آن زمان هم به طور محسوس مسأله را روشن نمود. حضور امام جواد علیه السلام در مجلس حاکم زمان و پاسخگویی حضرت در سن کودکی به دانشمندان عصر موجب شگفت همگان شد و برای شیعیان اتمام حجت و تقویت قلب و ایمان، و همچنین پاسخ گویی امام هادی علیه السلام به نامه ها و جواب مسائل غامض در سن کودکی همگان را شگفت زده کرده بود. امام هادی علیه السلام از علم الهی آنچنان بهره مند بود که جنیدی بزرگترین دانشمند ناصبی مدینه را تحت تأثیر علم خود قرار داد و او را به سوی ولایت و امامت و اهل بیت رهنمون ساخت و از پیروان خود قرار داد و این در حالی بود که امام بر حسب ظاهر هنوز به مقام امامت نرسیده بود و امام جواد در قید حیات بودند. از این جهت جامعه وقتی می بیند کسی در سن شش سالگی یا هشت سالگی به مشکل ترین مسائل دانشمندان جواب می دهد می تواند به راحتی قبول کند که امامت و ولایت با سن ارتباط ندارد و ممکن است کسی در کودکی به مقام شامخ امامت برسد و این زمینه ساز قبول امامت امام زمان در سن کودکی بوده، محصور بودن دو امام بزرگوار حالت غیبت گونه آنان و مکاتبه با ایشان مردم را برای غیبت صغری و کبری آماده می ساخت.


زیارت جامعه کبیره
زیارت جامعه کبیره که در مشاهد مشرفه و اماکن مختلف همه از آن استفاده می کنند از وجود مبارک حضرت هادی علیه السلام است. محدث و فقیه بزرگوار شیخ صدوق در کتاب شریف من لایحضره الفقیه و همچنین در کتاب عیون اخبار الرضا نقل می کند که موسی بن عبدالله(در نسخه عیون و مزار کبیر موسی بن عمران آمده) نخعی گفت: به امام هادی عرض کردم یابن رسول الله کلامی بلیغ و کامل به من بیاموز که با آن هر یک از شما را زیارت کنم. حضرت زیارتی به او آموختند که به عنوان زیارت جامعه کبیره مشهور شد. این زیارت را جامعه گفتند، زیرا اوصاف و القاب آنچنان گفته شده که با هر امامی تطبیق می کند و در هر جا می توان خواند، قید کبیره را بر آن افزودند زیرا زیارت دیگری از امام رضا علیه السلام نقل شده که الفاظ آن جامع است و برای هر امام می توان خواند ولی متن کمتر و کوتاه تر است، چون هر دو جامع بودند جامعه مشهور شد، چون از نظر متن یکی بزرگتر و دیگری کوچک تر بود به کبیره و صغیره مشهور شدند. در زیارت جامعه کبیره حضرت هادی علیه السلام به موسی بن عبدالله می فرمایند با غسل باش و بر در مزار بایست و شهادتین بگو، به توحید و نبوت شهادت بده؛ پس چون داخل شدی و قبر را دیدی ۳۰ بار بگو الله اکبر، سپس در حالی که قدم ها را کوتاه و نزدیک به هم برمی داری قدری پیش رو با سکینه و وقار و ۳۰ بار تکبیر خداوند بگو، سپس نزدیک قبر شو و ۴۰ بار تکبیر بگو. (مجموعاً صد تکبیر)سپس بگو السلام علیکم یا اهل بیت النبوه و موضع الرساله و مختلف الملائکه و...
سلام را آغاز می کنیم با این دید و معرفت که امامان «اهل بیت نبوت» هستند و شامل تمام فضایل و مناقبی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم درباره اهل بیت علیهم السلام فرموده و شیعه و سنی نقل کرده اند می شوند، سپس آنها را به موضع رسالت یاد می کنیم. یعنی آنچه آثار و لوازم رسالت رسول الله است از معجزات و غرائب شئون و علوم و ولایت مطلقه و احترامات چون (لاتقدموا بین یدی الله و رسوله و لاترفعوا اصواتکم....) و کل مزایا و مراتب غیر از نبوت در ائمه می باشد. همان گونه که از آیه شریفه (وانفسنا) استفاده می شود. آن گاه زائر از ایشان با وصف مختلف الملائکه یاد می کند یعنی ملائکه نزد ائمه اطهار رفت و شد دارند و افتخار به خدمتگزاری ائمه دارند همان گونه که از روایات مختلف استفاده می شود. و در جمله بعد آنها را مهبط وحی می نامد یعنی محل هبوط وحی هستند زیرا بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وحی شده و پیامبر آنچه بر او وحی شده به آنها سپرده است و اگر وحی را به معنای الهام بگیریم، همان گونه که در بعضی کتب لغوی آمده دیگر تفسیر این لغات محتاج توجیه نیست همان گونه که از اخبار بسیار استفاده می شود. در زیارت جامعه یک یک اوصاف ائمه اطه ار را بیان می کند و مقامات رفیع آنها را تبیین می کند. زائر بیشتر به مقام امام عارف می شود، که آنها از اشتباه و خطا و گناه دور هستند. «عصمکم الله من الزلل و آمنکم من الفتن و طهرکم من الدنس و اذهب عنکم الرجس اهل البیت و طهرکم تطهیراً».آنها پاک هستند و گناهی مرتکب نمی شوند.
خلاصه در زیارت جامعه امام هادی علیه السلام درس امام شناسی را بیان نموده و توجه داده اند به بندگی امامان، و قرب آنها به مقام ربوبی و الطاف الهی نسبت به ایشان و سایر مراتب رفیع امامان، حضرت دستور می دهند که اول زیارت زائر شهادتین بگوید صد مرتبه تکبیر بگوید به این جهت که مقام شامخ امامت او را از توجه به حضرت حق و توحید غافل نکند و امامان معصوم را نیز از دریچه توحید حق تعالی بنگرد، و هیچ غلوی در کار نیاید، هر چه هست خداست و ائمه هم به واسطه عبودیت خدا و لطف خدا به ایشان و شایستگی ذاتی دارای چنین مقامات عالی می باشند.


زیارت امیرالمؤمنین در روز عید غدیر
زیارت دیگری از امام هادی علیه السلام روایت شده که در روز عید غدیر حضرت علی علیه السلام را با آن زیارت کردند.این زیارتنامه بسیار مفصل و پرمحتواست. هم جنبه تاریخی و روایی در آن قابل توجه است و هم استدلال و برهان از قرآن مجید و براهین عالی در رفع شبهات و این که پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم در غدیر کاملاً اتمام حجت نمودند و آنچه وظیفه بود به طور کامل و بلیغ رساندند. خلاصه آن که زیارت حضرت علی علیه السلام در عید غدیر که امام هادی علیه السلام خواندند با هشت نوع سلام شروع می شود که هر یک به نوعی ما را با مقام نبوت و امامت و ولایت و خلافت بلافصل حضرت علی علیه السلام و برتری حضرت بر سایر اصحاب به طور کامل و واضح آشنا می کند. هم سلام به حضرت علی می کنیم، هم به مقام عالی حضرت، معرفت بیشتر پیدا می کنیم. سپس با بیش از ده شهادت که در ضمن شهادت دادن به مقام والای امیرالمؤمنین علیه السلام از آیات قرآن استفاده می شود مقام ولایت، و خلافت و وصایت و وراثت و کیفیت تبلیغ آیه(یا ایهاالرسول بلغ ما انزل الیک من ربک...) و این که پیامبر چگونه از حاضرین اقرار گرفت و چگونه حضرت علی علیه السلام را معرفی کرد. و همچنین در این زیارت  به بعضی آیات قرآن که در شأن علی بن ابی طالب علیه السلام نازل شده به طور بسیار زیبا و دلنشین حضرت هادی علیه السلام اشاره می فرمایند. متن این زیارت در بحارالانوار جلد ۱۰۰ ص۳۵۹ ح ۶ از امام عسکری علیه السلام نقل شده که امام هادی علیه السلام در سالی که معتصم حضرت را به سامرا خواست، روز غدیر حضرت علی علیه السلام را این چنین زیارت کردند. در مزار مفید صفحه ۶۶ و مزار کبیر صفحه ۳۵۸و موسوعه زیارت جلد ۲ صفحه ۲۳۳ رقم ۵۹۳ آمده است.

«جهت مشاهده اصل خبر اینجا را کلیک کنید»

نوشتن دیدگاه

- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط موسسه امام هادی علیه السلام در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.


تصویر امنیتی